دلایل خروج کم در اکوسیستم: نوپا بودن اکوسیستم: سابقه کم VC ها در ایران، منجر به سرمایه گذاری در طرح های غیر جذاب شده است.نبود نقدینگی: VC ها در حال حاضر به دنبال بقای سرمایه گذاری های فعلی خود هستند و تمایل کمتری به سرمایه گذاری جدید دارند.کندی فرایند تصمیم گیری: طولانی شدن مذاکرات، عدم اجماع، نظرات غیر کارشناسی و... مانع خروج موفق می شوند.حباب ارزش گذاری: ارزش گذاری های غیر واقعی، مذاکرات را فرسایشی و شانس موفقیت را کم می کند.ساختار سنتی صنایع بزرگ: عدم تمایل صنایع بزرگ به سرمایه گذاری در استارتاپ ها، پویایی اکوسیستم را کم می کند.
شاخصهای کلیدی عملکرد (KPIs) معیارهایی هستند که به استارتاپها کمک میکنند عملکرد، پیشرفت خود را اندازهگیری کنند. آنها میتوانند به استارتاپها در تعیین اهداف، پیگیری نتایج، شناسایی نقاط قوت و ضعف و برقراری ارتباط با مشتریان کمک کنند. در این مقاله، برخی از رایجترین و ضروریترین KPIها برای استارتاپها را بررسی میکنیم و مثال هایی از استارتاچ های ایرانی و خارجی خواهیم گفت.
استارتآپها به عنوان شرکتهای نوپا، برای محافظت از حقوق خود و انجام فعالیتهای قانونی، به تنظیم انواع قراردادهای استارتاپی نیاز دارند.قراردادهای استارتاپی ابزاری ضروری برای موفقیت استارتاپ ها هستند. این قراردادها با ایجاد چارچوبی قانونی برای روابط بین طرفین ذینفع، ریسک ها را کاهش داده، اعتماد و اطمینان را افزایش و جذب سرمایه را تسهیل می کنند.انواع مهمترین قراردادهای استارتاپ عبارت اند از: 1. تفاهمنامه بنیانگذاران، 2. توافقنامه سهامداران (SHA)، 3. قرارداد استخدامی یا قرارداد کار، 4. قرارداد محرمانگی، 5.قرارداد عدم رقابت، 6. قرارداد وستینگ، 7. قرارداد سرمایه گذاری در استارتاپ و 8. قرارداد مشارکت در استارتآپ
بنیانگذاران استارتاپها در ابتدای مسیر خود با چالشهای متعددی روبرو هستند. یکی از این چالشها، تصمیمگیری در مورد زمان مناسب برای ثبت شرکت است. زمان مناسب برای ثبت شرکت استارتاپی به عوامل مختلفی بستگی دارد و نمیتوان یک زمان واحد برای همه استارتاپها تعیین کرد. با این حال، برخی از فاکتورهای کلیدی که باید پیش از ثبت شرکت در نظر گرفته شوند عبارتند از: وضعیت فعلی استارتاپ، طرح کسبوکار و بازاریابی، وضعیت مالی، انتخاب نوع شرکت، تعیین درصد سهام شرکا و موارد دیگر.
عرضه اولیه سهام (IPO) و عرضه عمومی مستقیم سهام (DPO) دو روشی هستند که شرکتها میتوانند از طریق آنها به شرکتهای عمومی تبدیل شوند. در IPO، شرکت سهام جدیدی را منتشر میکند و آنها را به سرمایهگذاران عمومی میفروشد. در DPO، سهامداران موجود، مروجین و کارمندان شرکت میتوانند سهام خود را مستقیماً به عموم بفروشند.
جذب سرمایه یکی از مهمترین مراحل رشد یک استارتاپ است. سرمایهگذاران به دنبال ایدههای نوآورانه، تیمهای مدیریتی قوی و پتانسیل رشد بالای کسبوکار هستند. استارتاپها برای موفقیت در جذب سرمایه باید آمادگی لازم را داشته باشند و اشتباهات رایج را مرتکب نشوند.برخی از رایج ترین اشتباهات استارتاپ ها در جذب سرمایه عبارتند از:عدم آمادگی، عدم آشنایی با گزینههای تامین مالی، عدم توجه به حضور به موقع در جلسه با سرمایه گذار،عدم حفظ آرامش در جلسه، عدم حضور کامل تیم سرمایه پذیر در جلسه، ارزشگذاری غیرواقعی، تأخیر در جذب سرمایه، عدم تعادل بین درآمد و هزینه و نداشتن مهارت ارائه به سرمایهگذار، استارتاپها باید از این اشتباهات اجتناب کنند تا شانس خود را برای جذب سرمایه افزایش دهند.
در تصمیمات سرمایهگذارانه و سازماندهی، سرمایهگذاری خطرپذیر و سرمایهگذاری خطرپذیر شرکتی بسیار مشابه هستند. هر دو نوع سرمایهگذاری به دنبال شناسایی شرکتهای نوپای با پتانسیل رشد بالا هستند و از طریق تأمین مالی و ارائه مشاوره، به این شرکتها کمک میکنند تا به اهداف خود دست یابند.تفاوت اصلی بین این دو نوع سرمایهگذاری در استراتژی سرمایهگذاری آنهاست. سرمایهگذاران خطرپذیر عموماً به دنبال سودآوری مالی هستند. آنها شرکتهایی را انتخاب میکنند که پتانسیل بالایی برای رشد و توسعه دارند و امیدوارند که در صورت موفقیت این شرکتها، سرمایهگذاری آنها نیز سودآور شود. سرمایهگذاران خطرپذیر شرکتی نیز به دنبال سودآوری هستند، اما علاوه بر آن، به دنبال همگرایی با شرکتهای نوپایی هستند که میتوانند به اهداف استراتژیک آنها کمک کنند. به عنوان مثال، یک شرکت فناوری ممکن است در یک شرکت نوپای تولیدکننده سختافزار سرمایهگذاری کند تا از فناوری جدید این شرکت برای محصولات خود استفاده کند.
پس از جذب سرمایه، اولین کاری که باید انجام دهید این است که یک تفاهم نامه سرمایه گذاری (Term Sheet) با شرکت سرمایه گذار امضا کنید. این سند شرایط سرمایهگذاری، از جمله میزان سرمایهگذاری، نوع حقوق صاحبان سهام، و هر جزئیات مهم دیگر را مشخص میکند.پس از امضای تفاهم نامه، شرکت سرمایه گذار فرآیند بررسی دقیق (Due Diligence) را آغاز میکند. این فرآیند شامل بررسی تمام امور مالی، قراردادها و سایر اسناد مهم شرکت شما است تا مطمئن شود که همه چیز مرتب است.هنگامی که فرآیند بررسی دقیق کامل شد و سرمایه گذار از بررسی های انجام شده رضایت داشت، قرارداد سرمایه گذاری بین شما و شرکت سرمایه گذار منعقد شده و پول به حساب شرکت واریز می شود.اکنون که قرارداد منعقد شده است، وقت آن است که با سرمایه گذار جدید خود همکاری کنید. شرکت سرمایه گذار احتمالاً مایل است در تصمیم گیری های مهم در مورد شرکت شما مشارکت داشته باشد، بنابراین مهم است که آن ها را در جریان همه امور قرار دهید.
بازار به سرعت در حال تغییر، فناوری بی وقفه در حال تكثیر، عمر رو به کاهش فناوری، و چرخه پرشتاب نوآوری، محیطی بسیار پرفشار و آشفته برای شرکت ها ایجاد نموده است. بقا در چنین محیطی تنها با تكیه بر نوآوری در حوزه های محصول و فرآیند، ناکافی است و مستلزم نوآوری در زمینه های مختلف کسب وکار است. از همین رو، تلاش بسیاری از شرکت های بزرگ، تبدیل نوآوری فناوری به نوآوری مدل کسب وکار است؛ اقدامی که موجب شده سرعت کسب مزیت رقابتی برای ایشان دو چندان شود. این اقدام مبتنی بر این فروض است که نوآوری مدل کسب وکار عاملی کلیدی در به کارگیری کارآمد و موثر نوآوری فناوری است و درجه نوآوری مدل کسب وکار بر بقای شرکت های جدید تاثیر مستقیم دارد. بر این اساس، نوآوری مدل کسب وکار اولویت اصلی مدیران از جنبه ایجاد مزیت رقابتی و دستیابی به عملكرد برتر است
استارتاپها کسبوکارهای نوپایی هستند که با هدف حل یک مشکل یا ارائه یک راهحل جدید به بازار وارد میشوند. این کسبوکارها اغلب با ریسکهای زیادی همراه هستند و احتمال شکست در آنها وجود دارد. با رعایت برخی نکات میتوان تا حد زیادی از شکست استارتاپ جلوگیری کرد.
هلدینگ سرمایه گذاری برسام تِک در سال 1399 با هدف سرمایه گذاری در طرح های فناورانه و شرکت های خلاق که در زمینه فناوری های NBIC فعالیت می کنند و در این مسیر نیازمند تامین سرمایه و مدیرت کسب و کار هستند، تاسیس شد. برسام اعتقاد دارد در آینده ای نه چندان دور، مجموعه های موفقی ازبطن همکاریهای مشترک با فناوران و شرکتهای دانش بنیان متولد خواهد شد که در عرصه داخلی و بین المللی میتوانند سهم بسزایی در گسترش اقتصاد دانش بنیان داشته باشند.